نازنين زهرانازنين زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

نازنين زهرا نفس مامان وبابا

بازم ریفلاکس

دیروز یکشنبه بود ومن مدرسه نداشتم وروزه بودم ساعت 10 صبح که بیدارشدم یک شماره ناشناس بهم زنگ زده بود اس دام شما ؟ بعد چند ثانیه خانم حیاتی تماس گرفت و گفت برامون پیش دکتر حکیم زاده نوبت گرفته ساعت 7 شب . نمی دونستم چکارکنم ولی نمی تونستم از این فرصت بگذرم برا همین به بابا زنگ زدم اونم موافقت کرد . ساعت 11 دخملی رو بردیم بهداشت برا 3 سالگی . مثل همیشه کلی حرف و تعریف داشت برا همه و با شیرین زبونیش دل همه رو برده بود. وقت وزن گرفتنش روشو بالا گرفته بود تا نحوه کار کردن وزنه هارو ببینه ، از خانمه می پرسید آمپول دارید ؟ -  نه چطور ؟ - آخه من می ترسم ولی جیغ نمی زنم - تو بزرگ سدی دیگه واکسن نداری اومدیم خونه و دخمل...
24 دی 1392

کلاس شیمی

رفتیم برای کلاس شیمی 1 تا بچه ها برای امتحان شهریور اماده بشن . وبعد هم خونه عمه موندیم برای ناهار البته با اصرار اونها چون من ازقبل ناهار درست کرده بودم .
12 آبان 1392